دل سوخته ای در فراق استاد

دو هزار ملک بخشد شه عشق هرزمانی ....من از و بجز جمالش طمعی دگر ندارم

دل سوخته ای در فراق استاد

دو هزار ملک بخشد شه عشق هرزمانی ....من از و بجز جمالش طمعی دگر ندارم

در مورد اربعین اول سالار شهیدان علیه السلام

شهید قاضى طباطبایى با جدیّت تمام در صدد اثبات این بر آمده که باز گشت خاندان حسینی (ع)، در اربعین نخست عاشورا یعنی در سال 61 هجری بوده است.

ایشان مى‏گوید: بازگشت اهل بیت در اربعین نخست و الحاق سرهاى شهیدان به پیکرهایشان، میان علما مشهور و تا قرن هفتم مورد اتّفاق بوده است.

نخستین کسى که در این باره اشکال کرده سیّد بن طاووس در «الاقبال» است.

امّا مسأله دیدارشان با جابر را ابن طاووس و ابن نما نوشته‏اند. هر چند که روز ورود را تعیین نکرده‏اند، اما به یقین در اربعین بوده است چرا که هیچ کس آن را غیر اربعین نقل نکرده و تشرّف جابر در اربعین چیزى است که علما آن را فهمیده‏اند و ارباب مقاتل بر آن اتفاق نظر دارند.

سپس- در توجیه امکان حرکت- مى‏گوید: شتران رهوار و اسبان عربى که در آن روزگار مورد استفاده قرار مى‏گرفت، مسافت‏هایى دراز را در مدتى کوتاه طى مى‏کرد؛ و شاید مانند آنها را در روزگار ما نتوان یافت!

استدلال شهید قاضى طباطبائى به ده نکته‏

ایشان شواهد چندى را براى تحقّق سفر از عراق به شام- و بالعکس- در مدّت ده یا هشت یا هفت و بلکه کمتر روز ذکر مى‏کند. از آن جمله است:

1. سیّد محسن امین در «اعیان الشیعه» مى‏نویسد: میان عراق و شام راه مستقیمى وجود دارد که عرب‏هاى عقیل در زمان ما تنها در یک هفته آن را طى مى‏کنند.

2. نیز آقاى سید محسن امین (ره) مى‏نویسد: عرب‏هاى صلیب- اهل حوران واقع در قبله دمشق- تا عراق را در مدت هشت روزى مى‏پیمودند.

3. خبر مرگ معاویه یک هفته بعد به کوفه رسید. مامقانى در تنقیح المقال به نقل از کشّى با اسنادش از ابو خالد تمّار گوید: روز جمعه‏اى همراه میثم تمّار کنار فرات بودم، که بادى وزیدن گرفت و او در یکى از کشتیهاى روم بود. گوید: بیرون آمد و به باد نگاه کرد و گفت: جلوى کشتى‏تان را ببندید. این بادى است سخت. هم اینک معاویه مرد.

گوید: جمعه بعد قاصدى از شام رسید ومن ضمن دیدار با او، کسب خبر کردم و گفتم: اى بنده خدا! چه خبر؟ گفت: حال مردم بسیار خوب است. امیر المؤمنین مرد و مردم با یزید بیعت کردند. گفتم: چه روزى وفات کرد؟ گفت: روز جمعه.

4. مرگ معاویه در پانزدهم رجب سال شصت و حرکت امام حسین (ع) از مدینه در 28 رجب بوده است؛ و در همین فاصله زمانى- سیزده روز- رسیدن پیک و عدم بیعت تحقّق یافت، با آنکه فاصله میان شام و حجاز بیش از عراق است.

5. طبرى نوشته است که بسر بن أرطاة به ابو بکر مهلت داد که ظرف یک هفته از کوفه به شام برود و باز گردد؛ و رفتن او نزد معاویه و بازگشت وى نزد بسر در هفت روز انجام شد.

از اینجا معلوم مى‏شود که او از کوفه تا شام را در سه و نیم روز رفت و در سه و نیم روز بازگشت.

6. در مسأله نجات مختار از زندان، عمیره، حامل نامه عبدالله بن عمر- شوهر خواهر مختار- نزد یزید رفت و نامه آزادیش را از او گرفت و عازم کوفه شد و پس از یازده روز خود را به آنجا رساند.

7. امام حسین (ع) در هشتم ذى حجّه از مکّه خارج شد، فاصله آنجا تا کوفه نزدیک به 380 فرسخ است. در حالى که امام با سرعت هم حرکت نمى‏کرد، در دوّم محرّم به کوفه رسید. پس معلوم مى‏شود که کاروان ایشان توانست این مسافت را در مدّت 24 روز طى کند از اینجا دانسته مى‏شود که آنان روزانه نزدیک به پانزده فرسخ راه مى‏پیموردند (با آنکه در برخى منزل گاهها توقف داشتند).

8. بسیارى از کتاب‏هاى معتبر- مثل آثار الباقیة- تصریح کرده‏اند که ورود اهل بیت (ع) به شام در اوّل صفر بود؛ آنان در حدود بیستم یا پانزدهم محرم از کوفه عازم شام شدند و طى مدّت ده یا پانزده روز خود را به شام رساندند و بازگشت آنان به عراق در چنین مدّتى بعید نیست. ابوریحان بیرونى که به اوضاع آگاه و بر کیفیت حرکت در آن روزگار مطلع بود، این را نوشته و نه آن را بعید شمرده و نه ردّ کرده است.

9. نقل شده است که هارون الرشید و ابوحنیفه ماه ذى حجّه را در کوفه یا بغداد نو مى‏کردند و پس از دیدن ماه براى حجّ بیرون مى‏آمدند.

10. شیخ مفید به نقل از خیزران اسباطى گوید: نزد ابوالحسن، على بن محمّد (ع) به مدینه رفتم. به من گفت: از واثق چه خبر دارى؟ گفتم: فدایت شوم، من که آمدم سالم بود. من از همه مردم او را زودتر دیده‏ام. من ده روز پیش او را دیده‏ام. گوید: به من فرمود: مردم مدینه مى‏گویند که او مرده است. گفتم: من از همه مردم زودتر او را دیده‏ایم. فرمود: مردم مى‏گویند او مرده است. هنگامى که به من گفت: مردم مى‏گویند فهمیدم که مقصودش خود او است ....

آنچه را که شهید آیت الله قاضى در صدد نتیجه‏گیرى آن است مى‏توان چنین خلاصه کرد: از اینکه مى‏گوید: «من ده روز است که او را دیده‏ام» فهمیده مى‏شد که او 380 فرسخ را ده روزه پیموده است.

چکیده نتیجه‏گیرى شهید قاضى طباطبایى‏

از همه اینها به دست مى‏آید که حرکت در طى ده‏ روز امکان‏پذیر است و آنچه محدّث نورى نوشته استبعادى بیش نیست؛ و شواهد تاریخى موجود این امکان را ثابت مى‏کند.

خلاصه کلام آنکه نوشته سبط ابن جوزى درست است که مى‏گوید: آنان کوفه را در پانزدهم محرّم به سوى شام ترک گفتند. آنان در اوّل صفر به شام رسیدند و حدود هجده روز در آنجا ماندند. سپس در مدت هشت یا ده روز به کربلا رفتند و توانستند که در بیستم صفر- اربعین- به کربلا باز گردند و به آنجا وارد شوند- و این مطلبى است که در صدد اثبات آن هستیم.

سپس در پاسخ دلایل طرف مقابل مى‏گوید: اما درباره مسأله کسب اجازه پسر مرجانه از یزید و بازگشت پیک نزد وى که بیست روز وقت نیاز دارد و یک ماه ماندنشان در شام- که محدّث نورى آن را نوشته و بر پایه آن بازگشت در اربعین را نفى کرده است- باید گفت: اوّل اینکه قاصد مى‏تواند در مدّت حدود سه روز برسد- چنانکه ذکر آن در خبر بسر بن ارطاة گذشت.

دوم اینکه کسب اجازه به وسیله کبوتر نامه‏بر انجام شده باشد؛ و این ممکن است، زیرا نخستین کسى که کبوتر را به این مقصود به کار گرفت نوح پیامبر و سپس سلیمان و همچنین ایرانیان بودند. بنابر این استفاده آن در آن روزگار مرسوم بوده است.

سوم اینکه هیچ دلیل معتبرى براى یک ماه ماندن آنها در شام وجود ندارد. بلکه تاریخهاى معتبر آن را چند روز- هشت تا ده روز- دانسته‏اند.

نیز گفته است: وانگهى میان علماى امامیه مشهور است که سر مطهّر در اربعین نخست به وسیله امام زین العابدین (ع)، به پیکر مطهر ملحق شد؛ و مجلسى، شهرت اصحاب را پیرامون بازگشت اهل بیت (ع) در بیستم صفر نقل کرده است.

چکیده دلایل قاضى طباطبایى

بنابراین چکیده دلایل مرحوم قاضى طباطبایى اینهاست:

1. مشهور این است که بازگشت اهل بیت در اربعین اوّل انجام شد.

2. طبق شواهد گوناگون تاریخى، بازگشت در چنین مدّتى ممکن است.

3. از آنجا که جابر قبر امام حسین (ع) را در اربعین زیارت کرده، بنا بر این دیدار نیز در اربعین انجام شده است، زیرا هیچ کس جز این را نگفته و آنچه علما فهمیده‏اند همین است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد